انتخاب اردبیل

انتخاب اردبیل
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

مهمترین ویژگی‌های جامعه تک‌ صدا

چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۵۱ ق.ظ

مهمترین ویژگی باور تک صدایی اعتقاد به یک اکثریت یا اقلیت حاکمیتی مطلق است. در چنین باوری مردم جامعه فاقد توانایی در بیان انتقاد و بی‌بهره از ابراز نظر، جز در راستای میل طیف قدرت، هستند. سیستم آموزشی در چنین جامعه‌ای به طور ذاتی فاقد خلاقیت تعریف می‌شود. باب سخن را در ابتدا با حاکمیت مطلق اکثریت یا اقلیت در این باور گشودیم.

در جامعه‌ای که نژاد و قومیت معیار باشد گاهی اکثریت می‌تواند حاکمیت خود را بر اقلیتِ به سکوت واداشته شده، تحمیل نماید و در بیشتر موارد فارغ از قدرت مؤثر تقابل اقلیت، به حیات خود ادامه دهد اما در اکثر جوامع انسانی، تفاوت‌ها بیشتر بر اساس عقاید و اندیشه‌ها شکل می‌پذیرد که در اینجا نیز بیشتر تکیه بر همین موضوع است.

در یک جامعه انسانی، بر اساس تفکیک قومی، کمتر تبدیلی را می‌توان بین دو گروه فرمانده و فرمانبردار متصور بود مگر این که در طی زمان، انفکاک قومی‌و نژادی در برابر متغیر عقاید و افکار رو به تحلیل و زایل شدن پیش رود که در این حالت، شکل موضوع به نوع دیگری تغییر یافته و دارای شاخصه‌های جدیدی از جنس تفاوتهای مرامی‌می‌گردد. پس در عمومیتِ کار، تأکید بر باور تک صدایی بر اساس یک ایدئولوژی و یا قرائت خاص از یک ایئولوژی است. در جوامع حاصل از این باور حتی اگر یک اکثریت، بنای قدرتی را پایه بگذارد ولی هیچ تضمینی بر تبدیل آن به اقلیت وجود ندارد.

علت تبدیل از اکثریت به اقلیت در جوامع تک صدایی از دو جهت ناشی می‌شود. یکی از تغییر نظر انسان‌ها در یک بسته جمعیتی- که مبتلابه همه جوامع انسانی است- و دیگری این که اقتدارگرایان معمولاً صدای دگر اندیشان را بر نمی‌تابند. این گروه در ابتدا ممکن است شعاع بزرگی از دایره جمعیت تحت حاکمیت را همراه خود داشته باشند ولی به مرور زمان و بعضاً رادیکالیزه شدن، این دایره کم کم، شعاع کوچکتری را به خود اختصاص می‌دهد، به طو ری که رفته رفته دوستان دیروز را دشمنان امروز پنداشته و از قطار مشارکت در قدرت پیاده می‌نمایند.

این سخن می‌رساند که هیچ گاه جامعه تک صدایی بر پایه قدرت اکثریت نمی‌ماند. پس صحیحتر آن خواهد بود که بگوییم در یک جامعه تک صدایی همیشه یک کانون کوچک سعی دارد در رأس قدرت همیشگی باقی بماند. این کانون کوچک همچنین باور دارد که در تولید اندیشه و پی ریزی پایه‌های قواعد و شیوه‌های رفتاری، اقدامات خودش را به کل جامعه تسری دهد پس در این عقیده، هدف آن است که خلاقیت از تفکر مردم حذف گردد و قدرت اندیشیدن به صفر میل نماید.

باورمندان تک صدایی معتقدند همگام با تصمیم گیری، به جای مردم نیز باید فکر کنند. این جمع عقیده دارند با در دست گرفتن ابزارهای مؤثر در اندیشه‌سازی، سعی کنند تا تفکرات جامعه را کانالیزه، به نفع خود نمایند و حتی در غایت آرمانی خود به این نتیجه می‌رسند که مردم اکثراً فاقد قوه تشخیص و تصمیم هستند و بالطبع مشارکت اکثریت در کشورداری بلا توجیه است.

در باورمندان تک صدایی همیشه‌ ترس از اکثریت وجود دارد. پس یکی دیگر از ویژگی‌های این باور منفعل کردن انسآن‌ها و‌ تربیت افرادی فرمانبردار است. در چنین باوری معمولاً افراد در حاشیه‌اند و اعتماد به نفس کافی برای ارائه ایده‌های نو و تفکرات جدید ندارند و مشارکت مردمی‌معنا نمی‌دهد، به عبارت دیگر، باورمندان تک صدایی مخالف قدرت گرفتن مردم و گردش آزاد دولتها هستند.

گرچه عدم مشارکت اکثریت جامعه در کشورداری نیز به نوبه خود از دلبستگی مردم به دولت می‌کاهد و منتج به ضعف کشور در مقابله با رقبا و دشمنان می‌گردد ولی در صحنه عمل، معتقدان این تئوری با بدیل‌تراشی سعی می‌کنند تا ضعف ناشی از عدم اقبال اکثریت را جبران کنند. برخی از این بدیلها، زنده نگه داشتن آتش تعصبات است.

در این صورت است که باورمندان تک صدایی گاه می‌توانند یک عده قابل اعتنا را پشتیبان خود نگه دارد. مردم بر پایه این باور مجبورند یا ساکت بمانند و منافع خود را در برابر باورماندان تک‌صدایی حفظ کنند یا این که همراه با اقتدارگرایان شوند و مزد خوش خدمتی خود را از آن‌ها دریافت دارند.

البته در کنار این دو گروه، همیشه افرادی نیز وجود دارند که نظم اقتدارگرایانه یک گروه حداقلی را بر نمی‌تابند و خواهان تصمیم گیری و مشارکت در امر کشورداری و تعیین سرنوشت خود هستند که البته با از دست دادن منافع خود در برابر قدرت آنان، هزینه رفتار مقاومتی خود را نیز می‌پردازند. تئوری پردازان معتقد به جوامع تک صدایی در قبال رفتار انحصارطلبانه خود البته توجیهاتی دارند که در نگاه اول می‌تواند بسیار معقول و موجه برسد.

حفظ وضعیت مطلوب (از دیدگاه آن‌ها) از جمله دلایل همیشگی آن‌ها در برابر اعمالشان است البته این گونه تلقّی نه از بابت دستاویز بلکه از جهت باور آن‌هاست. علاقه شدید به حفظ ریاست و نگاه تک بعدی که جز در کوتاه مدت، کاربرد ندارد، باعث می‌شود تا اقتدارگرایان در اجرای تاکتیکهای حکومتداری نیرومند ولی در پی ریزی استراتژیهای بلند مدت حاکمیتی ناتوان بمانند.

به دیگر سخن، همان طور که طرفداران تک صدایی به نفی تکثر‌گرایی پرداخته و عدم تحمل نظرات و عقاید مخالف را فعالانه پیش می‌گیرند، متفاوت‌ها به مخالف و مخالفان به دشمن بدل می‌شوند و چون در فضاهای اجتماعی صداهایی متکثر، متناسب با ذائقه‌های فکری مختلف وجود ندارد، پس بسیاری از مسائل در انباشت خود، به انفجار منجر می‌گردد.

دقیقاً عدم خردورزی بلند مدت انحصارطلبان در همین تحلیل پیش رویدادی، انفجار را باعث می‌شود و دگرناپذیری که به زعم ایشان می‌توانست پایه‌های حکومت را مستحکم نماید در نهایت تزلزل را باعث می‌شود یعنی آن چه انحصارطلبان مفید می‌پندارند به نقیض خود بدل می‌شود.

بهارنیوز/ اشکان بنکدار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی