قلم را به حال شهری که در این فصل خزان زده پائیز خزان دیگری را مثل درختان خزان زده خویش که این روزها اصلا حال و روز خوشی ندارند و خزان دیگری را تجربه می کنند می گریانم، آری چندی پیش وزیر کشور محترم دولت تدبیر و امید در راس هیئتی وارد مشکین شهر شده و درجمع اساتید و مقامات اداری و نظامی شهرستان در محل تالار اندیشه به ایراد سخنرانی پرداختند.

ایشان در سلسله بیانات خویش مشکین شهر را چنین توصیف کردند. (جایی که هیچ تشابهی به شهر ندارد). این سخنان صریح و شفاف وزیر محترم به مذاق بعضی از آقایان خوش نیامد و آنان در مقام دفاع از خویش همه کاسه وکوزه ها را سر مقامات قبلی شهر شکستند. بنده دست تایید سخنان وزیر و یا به چالش کشیدن مجموعه شهرداری را ندارم اما میگویم بیایید صادقانه قضاوت کنیم، آیا ما شایسته شنیدن حرفهایی از این دست بعد از سه دهه از انقلاب که می گذرد، هستیم؟

همگان بر این امر واقفیم و خوب می دانیم چند وقتی است که از چاه شوراها آبی به این مردم نمی رسد حتما از خود می پرسید چرا؟

شهرداری مشگین

 

 

چند وقتی از عمر شوراهای دوره چهارم نمی گذرد. سوء عملکرد برخی از اعضاهای شوراهای محترم شهرمان و دودستگی و خطاها و اشتباهات عمدی و غیرعمدی آنان راه شورا را به بیراهه برده و موجب عدم موفقیت در خدمات رسانی مطلوب به شهرمان را باعث شده و راه دشوار تحقق مردم سالاری و توسعه پایدار را در شهری که از آن به عنوان نگین سرسبز سبلان نامیده می شود بسیار دشوار گردیده است.

آیا شوراهای محترم می دانند که یک شورای ایده آل باید واقعا در همه زمینه ها به اجماع فکری کامل برسند و اختلافات را کنار گذاشته و انرژی خود را برای خدمت به مردم هزینه نمایند.

چرا که این مقام ها و مسئولیت ها بسیار محدود بوده و صندلی ریاست آن به کسی وفا نکرده و نخواهد کرد. آیا شوراهای محترم بر این امر واقفند که پس از گذشت زمانی محدود باید پاسخگوی عملکرد خود برای خدا و خلق خدا باشند چنانچه همگان می دانند یکی از وظایف خطیر شوراها انتخاب شهردار می باشد با نگاهی اجمالی به عملکرد شوراهای شهرمان در ادوار گذشته و حال در انتخاب شهرداران پی به اصرار ماجرا می بریم که در هیچ برهه ای از زمان شوراهای محترم شهرمان در انتخاب شهرداران به اجماع کامل نرسیده اند و چوب انتخاب منتخبین مردم را هیچ کس نخورده است جز مردم فهیم شهرمان.(کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من).

شورای اسلامی مشگین

 

 

پرونده قطور چهار دوره شوراهای شهرمان را که بررسی کنیم به موضوعات جالبی در حوزه شهرداری بر می خوریم که بیان آن خالی از لطف نیست. بر می گردیم به یک دهه قبل زمانی که رئیس محترم شورا استخدام غیر قانونی ۴۸ نفر از کارکنان شهرداری را رسانه ای می کند و لب به سخن گشوده و می گوید اگر مجبور شوم مسیر تک تک استخدام آنها را فاش می کنم و درست در همان سال شهردار محترم وقت زمین های شهرداری را بدون مجوز شورا و با شماره نامه های کذایی و دروغین به فروش می رساند و در آخر رئیس شورا شهردار وقت را به مناظره دعوت می کند.

ورق می زنیم و میبینیم که شهردار محترمی اولین بازار روز مشکین شهر را  با مطالعه ای غیر اصولی با هزینه ای بالغ بر ۵۰ میلیون تومان افتتاح می کند و اندکی طول نمی کشد که عاقبت این بازارچه به خیر شده و محل جمع آوری زباله ساکنان اطراف می شود، کارنامه شهرداری را نگاه می کنیم بر میخوریم به پرونده تنها آمبولانس اهدایی مدیرعامل کارخانه کبریت سازی که جهت حمل اموات شهرستان به شهرداری وقف شده بود که شهردار محترم وقت در یک تغییر کاربری مدبرانه آمبولانس مذکور را جهت استفاده به پلیس ساختمان تحویل می دهد که مورد اعتراض واقف محترم می شود زمان به تندی می گذرد شهردار جدیدی وارد عرصه می شود.

با تیزپروازی شهردار وقت نهال های کاشته شده در خیابان های شهر یک شبه در محاصره تسمه های آهنی قرار می گیرند. وعده نصب بزرگترین ساعت خورشیدی جهان و یا تاسیس پارک ملل خاورمیانه نیز در همان سال رسانه ای شده و به اطلاع عموم می رسد و ما نیز بر خود می بالیم که لااقل در چند چیز در جهان برترینیم.

اما غافل از اینکه … قطع بی رویه درختان پارک جنگلی مثل سالهای قبل ادامه دارد اما امسال اعتراضات مردمی را به همراه دارد. کارهای انجام گرفته زیر بنایی و اصولی نیستند انتقادها ادامه دارد تا اینکه اختلاف شهردار و شوراها بالا می گیرد و در پی این فشارها شهردار سابق استعفا داده و شهردار جدید معرفی می شود. افتخارات شهرداران شهرمان ادامه دارد. از لکه گیری و پر کردن چاله های کوچه های شهرمان در فصل سرد زمستان گرفته تا وعده احداث بزرگترین خیابان مشکین شهر، با قطع ۲۵ اصله از درختان سبز پارک جنگلی در فروردین ماه، سال جدید را شروع می کنیم به پرونده قطوری در حوزه ترافیک شهرمان برمیخوریم.

ساخت پل هوایی تقاطع ۲۲ بهمن و اکبرلو با هزینه ای میلیاردی که مورد اعتراض مهندسان و اهالی محل به لحاظ غیرمهندسی بودن آنرا در حالی شاهد هستیم که پروژه مراحل پایانی کار را می گذراند.

پل هفت تیر

 

 

اشتباهات و مطالعات غیر علمی پروژه مزبور رسانه ای می شود تا جایی که پای کارشناسان وزارت کشور و استانداری به وسط کشیده می شود و آخر اینکه دستور تخریب پل از مرکز استان به لحاظ غیر مهندسی بودن و دلایل دیگر صادر می شود کشمکش ها و اختلافات بالا می گیرد هرکس دیگری را مقصر می داند تا اینکه شهرداری جدید بر مسند می نشیند که به حق از کارهای زیربنایی و اصولی ایشان باید قدردانی نماییم. شهردار جدید از انقلاب آسفالت و پازل بندی پیاده روهای شهرمان خبر می دهد. پازل بندی پیاده روها بدون هیچ کار مهندسی شروع می شود اندک زمانی نمیکشد که شاهد رویش گل و چمن از لابلای پازل ها می شویم با ورود شوراهای جدید به دپارتمان شهر، شهرداری جدید دوباره معرفی می شود، آری از آنجایی که انقلابها از کوچه و بازار شروع می شوند، اینبار نیز استارت انقلاب آسفالت و ایجاد اولین پارک فانتزی شهر از کوچه واقع در خیابان شهید بهشتی زده می شود.

پروژه فوق سریعا به اتمام می رسد. آری سرآغاز انقلابی نو در کوچه یکی از شوراهای تازه به مسند قدرت رسیده شهر! این در حالی است که طبق سنن سال های قبل بر تعداد چاله های خاکی مناطق محروم شهر اضافه می شود. شهر سوت و کور است. از کارهای عمرانی و صدای بیل و کلنگ شهردار قبلی خبری نیست که هیچ، بلکه شاهد بی رویه قطع اشجار آنهم بدون مجوز رئیس کمیسیون قطع اشجار شهرداری هستیم.

اختلاف و دودستگی در بین شوراها بیداد می کند با پادرمیانی مسئولین شهر، شهردار منتخب دیگری وارد عرصه می شود و رکورد دیگری ثبت می گردد( دو شهردار در عرض دو سال) و ما همچنان منتظر برنامه های شهردار جدید در حوزه شهری به انتظار نشسته ایم و اما در این فصل خزان پاییر قطع اشجار و هرس غیر اصولی درختان شهر این قربانیان همیشه تاریخ شهرمان همچنان ادامه دارد.

اینها تنها گوشه ای کوچک از افتخارات شهرداران و شوراهای شهر دیرینه های پایدار است سخن به گزاف نگفته ایم که اگر بگوییم از این خطه سرسبز آذربایجان انسان هایی پا به عرصه وجود گذاشته اند که در سطوح مختلف علمی، هنری، ورزشی، فرهنگی و سیاسی حرف هایی برای گفتن چه در داخل و چه در خارج از کشور داشته اند. آیا لیاقت این انسانهای پاک و بی آلایش شهری است که وزیر محترم کشور آنرا در تعریف کوتاه چنین بیان می کند؟ مقصر کیست؟

آیا شهرداری محل آزمون و خطاست و آنهم به این وسعت .. اخیراً نیز روز جهانی شهرها در تهران با شعار «شهر بهتر، زندگی بهتر» پیشبر تحولات شهری با پیام دبیرکل سازمان ملل متحد که شهرداران را صدای رسای شهروندان خود دانست درحالی آغاز شد که شاهد هیچگونه خبری مبنی بر روز جهانی شهرها در مجموعه شهرداری نبوده ایم. آیا شهردار محترم نباید اطلاعی از این موضوع جهانی داشته باشد؟

آیا شهردار محترم با اطلاع از این امر مهم نمی توانست در این روز مبارک برنامه های متنوع و سازمان یافته ای را تدارک دیده و با دعوت از شهروندان و سازمان های غیر دولتی از پیشنهادات و انتقادات سازنده آنها نهایت بهره کافی در پیشبرد ساختار شهری را ببرد؟

آیا شهردار محترم نمی توانست از شهروندان محترم که امسال مثل سالیان قبل هزاران هزار اصله نهال را با دستان مهربان خویش در پیرامون شهر و پارک جنگلی کاشتند تا هدیه ای داده باشند به نسل های آینده با اهدای شاخه گلی تقدیر کند؟ همان شهروندان فهیم و باشعوری که هر هفته کیسه به دست گرفته و مشغول جمع آوری زباله های پارک جنگلی هستند و این قصه همچنان ادامه دارد. به امید آنکه مجموعه کارکنان زحمتکش شهرداری با تلاش و پشتکار خویش و با حمایت و همکاری سازمان های غیر دولتی در ساختن شهری پویا قدم های مثبتی بردارند.

 


 

جعفر آل احمدیسید جعفر آل احمدی