نگاهی به دستاوردهای انقلاب مشروطه نیمقرن پس از صدور فرمان مشروطیت در ایران
خانه ملت در سالروز امضای فرمان مشروطیت گزارش می دهد:
خبرگزاری خانه ملت; خدیجه رمضان بیگی; نهضت مشروطه که برخی از آن به انقلاب مشروطه نیز یاد میکنند، اتفاقی است که در اواخر دوران 151 ساله حکومت قاجار در ایران روی داد و روند حکومت را که تا پیش از آن بر اساس تفکر فردی و استبدادی و سلطه پادشاه بر کشور حاکم بود، به روندی قانونی تبدیل کرد هر چند این روند دیری نپایید و دوباره حتی با وجود قانون، استبداد فردی بر کشور سایه افکند و برای دهها سال دیگر ایران را زیر سلطه خاندان های مستبد نگه داشت.
نهضت مشروطیت از این جهت که باعث کاهش قدرت استبدادی پادشاه شد، جایگاه ویژهای در تاریخ سیاسی معاصر ایران دارد چرا که توانست پایههای این قدرت مطلق و بیپایان شاه را که هیچ چیز خارج از اراده او انجام پذیر نبود و خواست و اراده مردم هیچ جایگاهی نداشت، فرو ریخته و آن را به پادشاهی مشروطه تبدیل کند.
کشته شدن ناصرالدین شاه
در سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار اوضاع ایران به تدریج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفتهتر شد. مظفرالدین شاه که پس از کشتهشدن پدر به سلطنت رسید فردی بیمار و ملایم بود و دست کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگی داشت.
وی امینالسلطان را که مورد تنفر عامه بود برکنار و امینالدوله را به جای او منصوب کرد او برای پرداخت حقوق حرمسرای پدر، برآوردن خواستهای مالی مکرر درباریان تازه وارد که سالها متنظر چنین فرصتی بودند و سفر درمانی به چشمههای آب معدنی اروپا به پول فراوان نیاز داشت.
ولی صدراعظم نتوانست وام جدیدی از انگلیس دریافت کند، بدین سبب شاه امینالدوله را برکنار و بار دیگر امینالسلطان را به صدراعظمی انتخاب کرد.
زمینه های داخلی و خارجی علت شکل گیری نهضت مشروطه
در شکل گیری و پیروزی نهضت مشروطه زمینههای داخلی و خارجی نقش موثری داشتند، زمینه و ریشه نهضت مشروطه را از لحاظ داخلی باید در رفتار ظالمانه پادشاهان قاجار و تعدی و تجاوز شاهزادگان و وابستگان دربار و حکومت حاکمان ولایات و از لحاظ خارجی مداخله بی حد و حصر دولتهای روس و انگلیس در امور ایران دید که در نهایت باعث مخالفت مردم با آنها شد.
جرقه نهضت با حادثه نوز بلژیکی
کلید حرکت نهضت مشروطه از اهانت به روحانیون شروع شد؛ به این شرح که: با انتشار عکسی از مسیو نوز بلژیکی مسئول امورمالی ایران بود و کسی که تعرفههای گمرکی علیه بازرگانان را وضع می کرد در لباس روحانیت و در مجلس رقص در حال کشیدن قلیان، موجب نارضایتی مردم شده و خشم عمومی آنان را برانگیخت و مردم خواستار عزل او شدند.
احداث بانک استقراضی روس در قبرستان مسلمانان
حادثه دیگری که در تحریک احساسات مردم مؤثر واقع شد، احداث بانک استقراضی روس در یک زمین وقفی و در قبرستان مسلمانان بود که در اثنای ساخت بانک استخوانهای تازه مردگان کشف شد و روسها با بی اعتنایی اجساد و استخوانها را در چاهی ریختند؛ این اهانت باعث شد که مردم به ساختمان در حال احداث بانک روس حمله کنند و آن را ویران نمایند.
تنبیه تاجران به جهت سرکشی در جریان نوز بلژیکی
عامل دیگر، تنبیه تاجران توسط علاء الدوله حاکم تهران بود. در دوران قاجاریه بیشتر قند مصرفی ایران از روسیه تأمین میشد، روسیه نیز در این دوران تاریخی در حال جنگ با ژاپن – جنگ 1904 و 1905 م. بود به همین دلیل واردات قند از کشور روسیه کم و یا قطع شده و قند در ایران، به ویژه در تهران گران شده بود.
علاء الدوله حاکم تهران که مردی مستبد، قلدر و ستمگر بود، تصمیم گرفت چند نفر از تاجران معروف قند را به دار الحکومه دعوت کرده علت گران شدن قند را از آنها سوال کند، اما هدف اصلی او این بود که تجار را که در جریان «مسیونوز بلژیکی» سرکشی کرده بودند، گوشمالی دهد تا برای دیگران درس عبرت شود.
وی از میان تاجران دعوت شده، چهار نفر را که تاجر قند بودند، انتخاب کرد و دستور داد به فلک بسته، شلاق بزنند. بی احترامی و کتک زدن تجار خوش نام بازار، بویژه «حاج سید هاشم قندی» که به دیانت و صداقت مشهور بود باعث اعتراض شدید مردم و تعطیلی بازار و تجمع در مسجد شاه تهران (مسجد امام خمینی (ره) فعلی) شد.
مردم خواستار جلوگیری از ظلم به مردم و تشکیل عدالتخانه شدند این اجتماع با تحریک امام جمعه تهران یعنی حاجی میرزا ابوالقاسم که داماد مظفرالدین شاه بود، و مخفیانه افرادی را در مسجد آماده کرده بود بااهانت به مردم و علما تجمع پراکنده شد و به دنبال آن هجرت صغری از تهران به حضرت عبدالعظیم شروع و مردم در عبدالعظیم تحصن کردند. پس از قبول درخواستهای متحصنین از سوی مظفرالدین شاه آنها به تهران برگشتند اما عین الدوله از اجرای کامل خواسته های آنان سرباز زد.
پس از درگیری و کشته شدن یکی از طلبهها مردم دوباره در مسجد جمع شدند که به محاصره نیروهای حکومت درآمدند و پس از چندی با درخواست آنان مبنی بر خروج از تهران موافقت شد، بدین ترتیب هجرت کبری با حرکت آنان از تهران به قم و تحصن در حرم حضرت معصومه (س) آغاز گشت.
نیروهای درگیر در انقلاب مشروطه روحانیت و روشنفکران
روحانیت به لحاظ پیوند عمیق جامعه ایران با دین از دیر باز در این کشور از اقتدار و نفوذ زیادی برخوردار بوده است. در دوره صفویه با گسترش مذهب شیعه در ایران روحانیت به عنوان عالیترین نهاد مردمی و تنها نهاد قدرتمند غیر دولتی مطرح شد.
نهاد مرجعیت در شیعه هر فرد معتقدی را به روحانیت پیوند میداد، حتی شاه که مشروعیت خود را از مسلمان بودن خود میگرفت به لحاظ مذهبی فقط یکی از مقلدان پر شمار مراجع بزرگ محسوب میشد و شرعاً حق تخطی از فتوای مراجع را نداشت، ظهور سیاسی علما در تاریخ معاصر ایران اوایل قرن 19 میلادی باز میگردد (جنگ ایران و روس و قتل گریبایدوف)
روحانیت پناهگاه مردم در برابر ظلم و ستم حاکمان
روحانیت تنها پناهگاه مردم در برابر ظلم و ستم حاکمان به شمار میرفتند و مهمترین عامل قدرت سیاسی روحانیت پایگاه وسیع مردمی آنان بود.
روحانیت همیشه با مردم مرتبط بود، افزایش علمای بزرگ و رشد سریع مدارس و حوزههای دینی نیز به گسترش کمیت و کیفیت نهاد روحانیت انجامید.
در حمایت از مشروطه میتوان از میرزای نائینی نام برد همچنین پس از پیروزی روسیه و آشکار شدن اهداف برخی از سران مشروطه خواه، گروهی از علما از مشروطه فاصله گرفتند که شیخ فضلا… نوری برجستهترین آنهاست.
وی را به هنگام فتح تهران دستگیر و در یک دادگاه فرمایشی محکوم به اعدام کردند. چندی بعد ترور آیتا… بهبهانی نیز ضربه دیگری به روحانیت وارد نمود و بدین ترتیب هدایت مشروطه به دست غرب زدگان افتاد.
آیت الله طباطبایی از رهبران جنبش مشروطه
سید محمد طباطبائی (زادهٔ ۱۲۲۱ ه.ش در کربلا - درگذشتهٔ ۱۲۹۹ ه.ش در تهران) که به سنگلجی هم معروف است، از مجتهدان شیعه و از مخالفان استبداد و از رهبران جنبش مشروطه ایران بود.
طباطبایی در آغاز جنبش مشروطه همراه با سید عبدالله بهبهانی، به مخالفت با عینالدوله و استبداد پرداخت.
وی در سال ۱۲۸۴ تحصن شاهعبدالعظیم شرکت داشت و پس از توپ بستن به مجلس دستگیر و به خراسان تبعید شد. با پیروزی مشروطهخواهان به تهران بازگشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت.
شیخ فضل الله نوری
در محرم سال ۱۳۲۳ ق. سخنرانان در مجالس مذهبی به انتقاد از دولت پرداختند. در همین زمان عکسی از مسیو نوژ بلژیکی که در اداره گمرک ایران کار میکرد با لباس روحانی پخش شد. عالمان و مردم مذهبی این عکس را توهین به جامعه روحانیت دانستند و همین موضوع موجب تظاهراتی در بازار شد.
این وضع در تهران با رویدادهای سایر شهرها از جمله خشم مردم کرمان به جهت برخورد ناشایست حاکمان کرمان با رهبران روحانی آنجا و نیز نارضایتی مردم خراسان، قزوین و سبزوار از حاکمان محلّی سبب نارضایتی عمومی در کشور گردید. مردم و بازرگانان در مسجدی در تهران متحصن شدند.
آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی به آنان پیوستند و تظاهراتی صورت گرفت که مورد هجوم نیروهای دولتی قرار گرفت. رهبران روحانی به همراه مردم به حرم عبدالعظیم ـ علیه السّلام ـ پناهنده شدند و در آنجا خاستههای خود را که مهمترین آنها اجرای قوانین اسلامی و ایجاد عدالتخانه بود به اطلاع شاه رساندند.
با اعلام موافقت با خواستهای مهاجران، روحانیان و مردم به شهر بازگشتند امّا عین الدوله که پذیرش خواستهها قدرتش را محدود میکرد با خواستههای آنها مخالفت کرد و به زندان و تبعید عدالت طلبان پرداخت. مردم نیز مبارزات خود را تشدید کردند و به رهبری روحانیان دست به راهپیمایی و تظاهرات زدند. در این جریان یکی از طلاب به نام سید عبدالحمید به شهادت رسید. مردم جسد شهید را برداشته، در شهر به راهپیمایی پرداختند و پس از آن در مسجد جامع متحصن شدند.
آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی که رهبری نهضت عدالت طلبی را به عهده داشتند، از قدرت و نفوذ شیخ فضل الله در جامعه آگاهی داشتند از این رو با وی به گفتگو پرداخته، و از او درخواست همکاری کردند. شیخ نیز برای همراهی و حمایت از نهضت عدالتخانه به مبارزان پیوست.
او در ابتدای همکاری و همراهی گفت: من راضی به بیاحترامی به روحانیت و توهین به شریعت نیستم و شما را تنها نمیگذارم هر اقدامی که انجام دادید من هم با شما حاضرم ولی باید مقصود اسلام و شرع باشد.
آیت الله بهبهانی
سید عبدالله بهبهانی (زادهٔ ۱۲۱۹ خ - درگذشته ۲۵ تیر ۱۲۸۹ /۹ رجب ۱۳۲۸ ) از مجتهدان شیعه و رهبران جنبش مشروطه ایران بود. وی در برههٔ کوتاهی بلافاصله پس از برقراری مشروطه قدرت بسیاری یافته بود به طوریکه عملاً مانند یک شاه بر کشور حکومت میکرد و افرادی که میخواستند در ایالت و ولایات به مقامات مهم کشوری و لشکری برسند یا در پایتخت پستهای وزارت و صدارت را احراز کنند به وی مراجعه میکردند و به همین جهت و با توجه به رنگ چهرهٔ تیرهاش نزد عموم مردم به شاه سیاه معروف شده بود
روشنفکران و تاثیر آنها بر انقلاب مشروطه
جریان روشنفکران از ابتدا قرن 19 میلادی در ایران شکل گرفت. ایرانیانی که نتوانستند شناخت دقیق و بنیادین از مبانی نظری توسعه و رشد تمدن غربی داشته باشند مجذوب آن شده و ظواهر آنرا تقلید مینمودند.
در عصر ناصری تعداد تحصیل کردههای فرهنگ دیده و روشنفکران آشنا به غرب افزایش یافت، راهحلهایی که آنان ارائه میدادند، حاصل انتقال بدون تعمق اندیشهها و تجربیات دیگران به شمار میرفت.
آخوندزاده منتقد جامعه عصر قاجار
از اولین روشنفکران ایرانی که به انتقاد از جامعه ایرانی عصر خود پرداخت و مفاهیم جدیدی را مطرح کرد و برای توسعه ایران پیشنهادهایی ارائه داد، او از تبعه روس به شمار میرفت و با صراحت به مذهب و اعتقادات مردم میتاخت. جنبههای ضد دینی باعث شد که کمتر خوانندهای در ایران داشته باشد.
میرزا ملک خان ناظمالدوله از دیگر روشنفکران دوره ناصری بود که پیشنهاداتی در مورد اصلاح سیستم سیاسی و نظام اقتصادی ایران به ناصرالدین شاه ارائه کرد. وی وزیر مختار ایران در لندن و واسطه امتیاز رویتر شد امتیاز لاتاری (بخت آزمایی) را گرفت و باتوجه به فتوای علما مبنی بر تحریم لاتاری آنرا به یک انگلیسی فروخت و به جرم کلاهبرداری محاکمه و از مقامش عزل گردید.
وی روزنامه قانون را منتشر کرده و اصطلاحات قانون مشروطیت علوم جدید آزادی و نفی استبداد را مطرح میکرد و توسعه ایران را روی کار آوردن مستشاران و کمپانیهای خارجی میدانست، او بعد از عزلش به انتقاد از دولت پرداخت.
سپهسالار روشنفکر مشروطه خواه
دولتمرد و روشنفکر دیگر عصر ناصری که مدتها به عنوان نماینده سیاسی ایران در خارج از کشور به خصوص عثمانی فعالیت می کرد. وی در بحران قحطی خشکسالی شکور به نخستوزیری ناصرالدین شاه منصوب شد و امتیاز رویتر را در همان زمان به انگلیسیها داد. مهمترین ضعف او اعتماد به انگلیسیها بود.
روشنفکران با توجه به استفاده از الگوهای غربی، بیاعتنایی به سنتها و مذاهب جامعه، فقدان پایگاه مردمی عدم اعتقاد به مسائل دینی و بیسوادی اکثریت مردم (95%)، آنان را از هر گونه اقدام سیاسی منتقل باز میداشت و آنها را به سمت اتحاد با دو نیروی سیاسی دیگر یعنی دربار یا روحانیت هدایت میکرد.
نقش کلیدی زنان در جنبش مشروطه
در جنبش مشروطه زنان روشنفکر با رشادت و دلیری به مبارزه با عمال استبداد برخاستند، نویسندگان بزرگ مشروطیت مانند کسروی، ملکزاده، آدمیت، نظام مافی، محیط مافی، ناظم الاسلام کرمانی، صفائی، دولتآبادی، رضوانی در آثار خود اشاراتی به تشکلهای زنان در انقلاب مشروطیت میکنند.
هرچند که به دلیل مخفی عمل کردن بسیاری از این انجمنها اطلاعاتی از آنها در دست نیست، مورگان شوستر نیز در کتاب اختناق ایران مینویسد چند بار با این انجمنهای مشروطه خواه زنان برخورد نزدیک داشتهاست.
مثلاً یک بار از طریق یکی از منشیان دفتر خزانه به او پیغام میدهند که خود و همسرش نباید با سلطنت طلبان رفتوآمد داشته باشد. هنگامی که میپرسد شما چطور از رفتوآمد همسر من اطلاع دارید پاسخ میگیرد مادرم که عضو انجمنهای مخفی زنانهاست این پیغام را داده است.
بی بی مریم بختیاری، سردار مبارزه با عمال استبداد
در فتح تهران یکی از زنان روشنفکر خاندان ایلخانی بختیاری به نام سردار بی بی مریم بختیاری با رشادت و دلیری به مبارزه با عمال استبداد برخاست.
سردار مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حملهای سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عدهای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد.
او حتی خود شخصاً تفنگ به دست گرفت و با قزاق ها جنگید، نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت، بعدها با دریافت مدال شجاعت از دولت آلمان به لقب سرداری مفتخر شد.
شوکه شدن مجلس با پیشنهاد حق رای برای زنان
تنها معدودی از این زنانِ طرفدار مشروطیت، هوادار حقوق زنان بودند اما نخستین زنانی که در جنبش حقوق زنان ایران شرکت کردند یا خودشان از مشروطهخواهان و فعالان جنبش ملی دهه ۱۲۸۰ بودند (مانند صدیقه دولتآبادی و بانو امیر صحی ماهسلطان) و یا از خانوادههای روشنفکر ملیگرا بودند (مانند محترم اسکندری).
بعد از سرد شدن تب مشروطهخواهی، انبوه زنان بیسواد به اندرونیهای سابق خود بازگشتند و تنها زنان تحصیلکرده و روشنفکر جنبش حقوق زنان را پی گرفتند.
در این زمان مردان مشروطهخواه روشنفکری همچون میرزاده عشقی، ملکالشعرا بهار، ایرج میرزا و... نیز از جنبش نوخواسته حقوق زنان به ویژه در حق تحصیل حمایت میکردند.
مثلاً در ۱۲ مرداد ۱۲۹۰ حاج محمدتقی وکیلالرعایا، نماینده مجلس نخستین بار در ایران برابری زن و مرد را در مجلس شورا مطرح کرده و خواستار حق رای برای زنان شد که مجلس را شوکه کرد.
پیروزی نهضت و صدور فرمان مشروطیت:
مظفرالدین شاه پس از اینکه متوجه شد هر روز بر تعداد مهاجرین در قم و متحصنین در سفارت انگلیس افزوده میشود با درخواستهای آنان موافقت کرد و فرمان مشروطیت را در چهاردهم جمادی الثانی 1324 ق / 14 مرداد 1285 ش صادر کرد.
پس از صدور این فرمان عضدالملک رییس ایل قاجار برای بازگرداندن علما به قم رفت و آنان را با احترام به تهران آورد چند روز بعد، مجلس در محل مدرسه نظام افتتاح شد و به تدوین نظامنامه انتخابات پرداخت نظامنامه با عجله تمام تدوین گردید و در سال 1324 ه.ق/ 1285 ش انتخابات تهران آغاز شد و در همان سال مجلس را افتتاح کردند.
اختلاف تدوین قانون اساسی بین دیدگاه روحانیون و تجدد مآبان
با نفوذ جریانهای غربگرا و نیز نفوذ بعضی عناصر وابسته به دربار و بیگانه در مجلس دو دیدگاه متفاوت برای تدوین قانون اساسی وجود داشت یکی دیدگاهی که اکثر روحانیون در راس آن قرار داشتند و سعی میکردند تا قانون اساسی بر اساس موازین اسلامی تدوین شود و دیگر دیدگاهی که تمایل به غرب و تجدد مآبی داشت و میکوشید تا تدوین قانون اساسی ار اندیشهها و الگوهای غربی استفاده شود.
از این رو مدتی کوتاه گذشت که اختلافهای بنیادین بر سر حدود و معانی نشانههایی چون آزادی، قانون، برابری و مجلس که شورای ملی باشد یا شورای اسلامی در گرفت و تفرقه و نفاق، همدلیهای نخستین را از بین برد و امیدها را به ناامیدی تبدیل کرد.
وجود گرایشهای غرب گرایانه و تمایل سکولاریستی در تدوین قانون اساسی و متهم آن باعث شد که شیخ فضل الله به مخالفت با مشروطه بپردازد چرا که تصور شیخ از مشروطه آن بود که دستورهای شرع به رویه قانونی تبدیل شود و ظلم حاکمان کاهش یابد ولی روند تدوین قانون اساسی نشان میداد که مشروطه به سوی اروپایی شدن گام برمیدارد، بنابراین شیخ فضل الله نوری حکومت مشروطه را غیر شرعی میدانست و در پی مشروطه مشروعه بود و به مخالفت با حکومت تازه برخاست او که خود از پیشگامان نهضت بود، خواستار محدود شدن حکومت بر مبنای اصول شرعی بود.
انحلال مجلس توسط محمد علی میرزا
تداوم نهضت مشروطه با مرگ مظفر الدین شاه و به قدرت رسیدن پسرش محمد علی میرزا که از مخالفان سرسخت مشروطه بود به مخاطره افتاد چرا که او بعد از رسیدن به قدرت به مخالفت با قانون اساسی پرداخت و در ذی قعده 1325 دستور انحلال مجلس تازه تأسیس را صادر کرد که با مقاومت مردمی روبرو شد و این دستور به اجرا درنیامد، او یک سال بعد زمانی که از یک ترور مشکوک جان سالم به در برد به کلنل لیاخوف روسی فرمانده بریگاد قزاق در تیرماه 1287 دستور داد تا مجلس را به توپ ببندد و به دنبال آن آزادیخواهان و مشروطه طلبان دستگیر ، زندانی، تبعید و یا اعدام شدند.
استبداد صغیر با به قدرت رسیدن محمد علی شاه
این اقدامات به مدت یک سال، ایران را به استبداد ننگینی فرو برد که از آن به استبداد صغیر یاد میکنند اما با هجوم همه جانبه آزادیخواهان که از آذربایجان، گیلان و اصفهان و از نقاط دیگر به طرف تهران حرکت کرده بودند با تصرف آن در 23 تیر 1288، محمدعلی شاه مجبور به پناهندگی نزد سفارت روسیه شد و استبداد صغیر تصرف به پایان رسید.
فاتحان تهران اگر چه توانستند در پرتو تلاش مردم، استبداد محمد علی شاه را از بین ببرند ولی با محاکم و اعدام شیخ فضل الله به بیراهه رفتند که البته به بیراهه رفتن نهضت مشروطه و انحراف در نهضت مشروطه را باید در وجود زمینههای انحراف قبل از محکومیت شیخ فضل الله به اعدام جست که به بعضی از زمینهها و عوامل انحراف نهضت مشروطه به اختصار اشاره میشود.
انحراف در نهضت مشروطه با ساده اندیشی برخی از نیروهای معتقد
سادهاندیشی برخی از نیروهای معتقد در نهضت مشروطه که فکر میکردند همدلی و فداکاری آنان باید تا زمان استقرار مشروطه باشد و بعد از آن تکلیفی جدی برای آنان نیست، به دلیل وجود چندین تفکری بوده که در اوایل دوره مشروطه شاهد ورود و سپس رخنه بسیاری از افراد قدرت طلب، به نام و اهل زد و بندهای سیاسی در پایهها و نهادهای مهم مشروطیت هستیم.
تهمت و افترا زدن های بیجا و دو دستگی و چند دستگی بین علما
تهمت و افترا زدنهای بیجا و در سطح وسیع و نیز انگزدنهای سیاسی که هر روز و هر هفته در مطبوعات پخش و منتشر میشد، افزایش بی تقوایی محیط اجتماعی و سیاسی را باعث شد و این امر دلسردی و کنارهگیری بسیاری از علما و مبارزان را فراهم آورد.
دو دستگی و چند دستگی بین علما و دامن زدن به این اختلافات که بیشتر در زمینههای نظری و اجتهادی بود، سبب شد که نوعی سردرگمی و بی اعتمادی قلبی به مشروعیت نهضت و مبانی آن رشد کند.
چماق شدن مفاهیمی مانند آزادی برای مقابله با متدینین و اعدام شیخ فضل الله نوری
افراط در تبلیغ آزادگی و چماق شدن مفاهیمی چون آزادی، شورا، عدالت، برابری و برادری برای مقابله با متدینین، باعث شد که مردم دیندار به این نتیجه برسند که در ذات این مفاهیم و الفاظ ترویج بی دینی نهفته است، پس باید از نهضت و انقلابی که این مفاهیم را مطرح کرده دوری جست.
اعدام شیخ فضل الله نوری در تهران و منزوی شدن بسیاری از علماء نوعی بیزاری عمومی وملی از انقلاب مشروطیت را در مردم دیندار بوجود آورد، اتفاقات رخ داده در نهایت باعث ضعیف شدن هر دو جناح عمده دینی مشروطیت شد، که این ضعف، خلائی جدی در ارکان نهادی و فکری و سیاسی مشروطیت را بوجود آورد و به جای افراد دیندار، سکولارها و سیاسیون قدرت طلب این خلاء را پر کردند.
خوب نشناختن غرب و دست کم گرفتن خطر استعمار
عامل مهم دیگری که باید در زمره علل انحراف مشروطیت مطرح کرد و این عامل خود را در دو دهه فاصل بین مشروطه و رضاخان آشکارا تحمیل کرد، استعمار غرب و حضور و نفوذ سلطه آن است، از آنجا که نهضت مشروطیت، نهضتی ضد استبدادی بود ونقطه ثقل توجه مشروطه خواهان مصروف سد کردن عوامل و مجاری استبداد شد.
خطر استعمار غرب و شناخت همه جانبه غرب بدرستی مورد ارزیابی قرار نگرفت که با در نظر نگرفتن غرب و استعمار آن، استبداد و ماهیت استبداد ایران هم درست شناخته نشد و نتیجه این سهل انگاری سیطره استبداد سلسله و نظام شاهنشاهی پهلوی بود که در بی قانونی و استبداد کم از دوران قاجار نداشت و به شیوه نو تحت نام و ظاهر مشروطه و پارلمان آزادی را در ایران محدود نمود که این در واقع به معنای قلب حقیقت و ماهیت مشروطیت بوده است.
انقلاب مشروطه قیام مردمی- روحانیت
نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه انقلاب مشروطه مسیر را برای تمرین دموکراسی و مردم سالاری بازکرد، گفت: انقلاب مشروطه یک قیام مردمی- روحانیت در مقابل استبداد و دیکتاتوری قاجار بود.
منصور حقیقت پور در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با تاکید بر اینکه دستاوردهای به دست آمده توسط انقلاب اسلامی قابل قیاس با انقلاب مشروطه نیست، افزود: دستاورد انقلاب مشروطه حاکم کردن اراده مردم بر سرنوشت جامعه در قالب قانون و مقررات و تاسیس مجلس است اما آنچه که جمهوری اسلامی برای ما به ارمغان آورده و فراهم کرد در واقع مردم سالاری دینی و مشروع است.
انقلاب اسلامی مردم سالاری دینی و مشروع است
نماینده مردم اردبیل، نمین، نیر و سرعین سوابق زورگویی حاکمان ظالم و دخالت بیگانگان در سرنوشت کشور را دارای نتایج مثبت دانست و اظهار داشت:در مقابل دخالت آنها نقش مردم در اداره حکومت افزایش یافت و اجرای منویات مردم در قالب قانون ساری و جاری شد.
حقیقت پور ادامه داد: در مقابل دخالت بیگانگان خصوصا انگلیس مجلس و مشروطیت به عنوان مرکز قدرت مردم تاسیس شد.
مشروطیت مصلحتی و تابع خواست دولت در دوره پهلوی
وی با تاکید بر اینکه مبانی مشروطیت و مشروعیت در کنار هم جواب می دهند و هویت ساز هستند، ادامه داد: نهضت مشروطه اگر بر پایه اصول و مبانی دینی و نهضت مشروعه بنا می شد به بن بست نمی رسید.
نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در دوره پهلوی مشروطیت مصلحتی و تابع خواست دولت ساماندهی شد، تصریح کرد:در انقلاب جمهوری اسلامی ایران حتی رهبرانقلاب هم به طور غیر مستقیم با رای مردم انتخاب می شوند، همچنین دیگر نهادهای حکومتی با رای مستقیم و اراده مردم انتخاب می شوند.
حفظ اصل وجود قانون اساسی در سخت ترین دوره ها
مفاهیمی مانند قانون اساسی، مجلس آزادی، انتخابات، تفکیک قوا با این انقلاب مطرح شد و به رسمیت یافت، هر چند که بزودی مجلس مورد هجوم قرار گرفت ولی اصل وجود قانون اساسی در سختترین دورهها برقرار ماند و در مقاطع خاصی تعدادی از نمایندگان مخالف دولت به آن راه یافت که با آثار سیاسی مهمی همراه بود.
لزوم حفظ وحدت میان نیروهای انقلاب
تجربیات ارزشمند انقلاب مشروطه در زمان وقوع انقلاب اسلامی مورد توجه واقع شد، از یک سو نابودی نظام سلطنتی و قطع کامل سلطه بیگانگان در کشور و توجه به فرهنگ و ارزشهای خودی مورد توجه قرار گرفت و از سوی دیگر رخنه عناصر بیگانه و فرصتطلب در مشروطه هوشیاری انقلابیون مذهبی را برای جلوگیری از تکرار این امر در انقلاب اسلامی بر انگیخت و در نهایت این تجربیات لزوم حفظ وحدت میان نیروهای انقلاب را گوشزد کرد./