رابطه بین فعالیت مطبوعات و توسعه یافتگی استانها
محمد زینالی اُناری فعال رسانهای
اگر کتاب تاریخ مطبوعات اردبیل را ورق بزنیم میبینیم این شهر نه چندان توسعه یافته در گذشته هم دارای مطبوعات زیادی بوده که دست اندرکاران آن لقمه نانشان را با بیان مسائل و رواج دادن گفتوگو در استان درمیآورند. البته این درآوردن نان، بیمه شدن و بسیاری از موضوعیتهای شغلی این قشر، انگار نه انگار که یک مسئولیت همگانی است و باید مدام در روز خبرنگار گوشزد شود و از یاد برود؛ انگار که این جامعه به این رویه عادت کرده و نمیتواند ترک کند.
یک خبرنگار بیش از نان خوردن و سایر ملزومات، با نوشتن و حرف زدن زنده است و از این رو برخلاف مشاغل دیگر شاید به جای پرداختن به نان شب و پیگیری قانونگذاری برای حقوق خود، مدام به پیگیری معضلات جامعه و مشقتهای زندگی مردم میپردازد، حال آن که خود این موضوع نیز بسیار سخت و طاقت فرساست. همه دلخوشی یک خبرنگار این است که از طرف مردم بنویسد و حرف بزند و این صدا در جامعه طنین انداز شود تا به عنوان نماینده مردم، صدایشان را به گوش دست اندرکاران برساند تا آن مقام محترم به داد جامعه برسد و سخن مردم و مشکلاتشان را به گوش بسپارد.
خبرنگاران استان به جهت تعهدی که دارند در زمانهای که بسیاری از اساتید دانشگاهها از دست یازیدن به تحلیل مسائل جامعه خودداری میکنند، خود به مطالعه و ادامه تحصیل میپردازند تا بتوانند مسائل جامعه را نیز تحلیل کنند. آنها مینویسند و میگویند و اصرار میکنند و انتقاد، اما تا جایی که تجربه شده است در سالهایی که به ویژه خبرگزاریهای زیادی نیز در سایت استانی فعال شدهاند، صدای این گروه چندان اثری ندارد. تاکنون هیچ کسی به خاطر سخنان منتشره در مطبوعات، گفتمان خود را عوض نکرده و یا در کارهایش بازنگری نکرده است. درست است که فروغ فرخزاد میگفت تنها صداست که میماند اما گویا امروزه صدا حتی در زمانه خود هم اثری ندارد.
مدیران میآیند و میروند و هیچ وقعی به نوشتههای مطبوعات ندارند تا جایی که شاید هیچ یک تحلیلگرهای استان را نشناسند و به صداهای آنان اهمیت ندهند و میشود گفت نوشتن در مطبوعات بیخواننده امروزی استان در نهایت به تحقیر میانجامد. از میان این همه متون تولید شده در مطبوعات چقدر تحلیل و گزارش منتشر شده است که کسی به آن توجه کند. آنچه تنها به چشم میآید انتشار اخبار جلسات و رپرتاژهای ادارات است که توسط روابط عمومیهای سازمانها صورت میگیرد. آری، نوشتار مطبوعات مورد توجه هیچ ارگان ملی و یا مردمی نیست و انگار که اصلا کاری جدی محسوب نمیشود، طبیعی است که نان درآوردن در این کار هم سخت باشد. البته نکته مهم این است که میزان توسعه یافتگی استانها هم با جدی گرفته شدن این حوزه رابطه مستقیم دارد.
همه میدانند که خوانندگان مطبوعات به ویژه مطبوعات محلی آماری کم دارند و مهم این است که مدیران استان نیز در میان این جماعت بوده و هیچگاه نخواستهاند دست به ایجاد گفتوگوی محلی در استان اردبیل بزنند. نه دانشگاهیان و نه مدیران و نه بسیاری از مردم به این گفتوگو که از شعارهای فخرآفرین دولت کنونی است، وقعی نمینهند و انگار قرار است با همین شیوه نیز عمر دولت سپری شود، چون تغییری محسوس در رویکرد مدیران نبوده است. در این میان دست و پا زدن خبرنگاران و مطبوعاتیها در ورقهای کاغذی و مجازی به جای مانده تا شاید برای بقای این حوزه صرفا به ایجاد صدا و نمایش گفتوگو بپردازند که این روزها چندان شنیدن ندارد.
منبع : ایسنا