تفاوت کاندیداتوری یک ورزشکار با یک پزشک چیست؟

شوراهای اسلامی شهر و روستا در آستانه اتمام چهارمین دوره خود هستند و همگان بر ظرفیتهای مغفول و پتانسیلهای بالقوه آن که فرصت بروز و ظهور نیافتهاند، تاکید میکنند. در آسیبشناسی این روند کجدار و مریض عوامل متعددی مطرح است که یکی از مهمترین عوامل، خارج شدن قطار شوراها از ریل «تخصصگرایی» است. چیزی که خود را در مواضع ضدونقیض، اظهارات خام و مصاحبههای آنچنانی اعضای محترم شوراها در سالهای اخیر به صورت تمام قد و عریان نشان داده است.
باتوجه به روی خوش مردم به هنرمندان و ورزشکاران در دورههای اخیر، این دو قشر گاو پیشانی سفیدی شدهاند که هر کسی که از راه میرسد و نیت قلمفرسایی در حوزه مدیریت شهری میکند، برای دستگرمی هم که شده حملاتی را متوجه ایشان میکند. حملاتی که بعضا در جریان آن شعار «تخصصگرایی»، که اسم رمز حملات است، رنگ باخته و دم خروس جلوهگری میکند. در این میان باید توجه داشت که:
اولا «حق انتخاب کردن» و «حق انتخاب شدن» از حقوق شهروندی همه آحاد در جوامع دموکراتیک است و محروم کردن هر فرد به هردلیلی از این حق سیاسی اساسی خود، اجحاف و ظلم آشکار در حق وی است. پس در این میان هیچ تقصیری متوجه شخص ورزشکار یا هنرمند نیست که به هردلیلی توان نقشآفرینی در عرصه مدیریت شهری را در خود یافته است و نمیتوان تنها به جرم محبوبیت در میان مردم وی را مجازات کرد.
ثانیا حذف هنرمندان و ورزشکاران از تعرفههای رای مردم، اقدامی سطحی و روبنایی در مسیر سرپوش گذاشتن بر ایرادات عمیق دموکراسی مستقیم از یک سو و مسائل زیربنایی تحزب و تشکلگرایی در جامعه ما، از سوی دیگر است. زخمی که هر چند وقت یک بار در کوران انتخابات مختلف سر باز میکند و اغلب تا دورهای دیگر و انتخاباتی دیگر به دست فراموشی سپرده میشود.
اما در مورد انتخابات و مشخصا انتخابات شورای اسلامی شهر، وقتی سخن از «تخصصگرایی» است و آن را به عنوان یک شاخص مهم پذیرفتیم، در مقام نقد بایستی همه کاندیداها را، بدون هیچ گونه سوگیری و مصلحتاندیشی، از فیلتر آن عبور دهیم؛ البته اگر به نیت اصلاح امور وارد گود نقد شدهایم و به این سوالات پاسخ دهیم که: آیا فقط ورزشکاران و هنرمندان تخصص لازم در زمینه مدیریت شهری را ندارند؟ آیا شورای شهر باید فقط به پاتوق مهندسان تبدیل شود؟ چه تفاوتی بین فاصله یک ورزشکار از مدیریت شهری با فاصله یک پزشک یا دامپزشک از آن وجود دارد؟ اگر بهتر است که ورزشکار وزنهاش را بردارد و از انتخابات و بازیهای سیاسی به دور باشد، آیا بهتر نیست که یک پزشک هم آمپولش را بزند؟
علیرغم وجود مشکل اساسی پیشپای شورای اسلامی شهر در دورههای اخیر که سهم عمدهای از آن متوجه ورود افراد با تخصص نه چندان مرتبط با حوزه مدیریت تخصصی شهر به شوراهاست، به نظر میرسد شعار «تخصصگرایی» به ابزار قدرتمند حذف و تخریب عدهای تبدیل شده است که به صورت گزینشی کاندیداها را از دم تیغ آن میگذرانند و هم اکنون سرمست از تخریب هنرمندان و ورزشکاران، آنچه از آستین در میآورند لیستی از پزشکان و سایر اصناف و اقشاری است که یکی از بزرگترین افتخاراتشان هنرمند نبودن و ورزشکار نبودن است!
-------------------------------
یادداشت از: سیدمصطفی جمشیدی