بلوغ گفتمان اصلاح و اصلاحطلبی
پنجشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۵۸ ب.ظ
گروه سیاسی: از روزی که در میان بهت و حیرت جریان راست، مردی به پشتوانه رایی 20 میلیونی قامت راست کرد و بذر گفتمان اصلاح و اصلاحطلبی را بر فضای سرد و بی روح جامعه سیاسی ایران پاشید، 18 سال میگذرد.
![]() |
مسعود بزم آرا
از آن دوم خرداد حماسی تا به امروز همواره چشم طمع علفهای هرز بی ریشه بدنبال این جوانه اصیل و ریشه دار بوده تا با توسل به هر حربهای که شده ریشههای آن را بخشکانند. بیم و هراس شان منطقی بود. آنها خود بهتر از هر کس دیگری میدانستند که رشد و پرورش این جوانه، چه خطراتی را برایشان در پی خواهد داشت. تمامیتخواهان خوب میدانستند که شاخ و برگ گرفتن اصلاحات و گسترش گفتمان اصلاح طلبی در جامعه، مصادف با پایان حیات سیاسی شان خواهد بود و دیگر نخواهند توانست همچون گذشته به یکه تازی بی حد و حصر خود در فضای بی رقیب سیاست ادامه دهند. از این رو بی درنگ دست به کار شدند و علم مخالفت و دشمنی با گفتمان برحق اصلاحطلبی بر افراشتند.
این عناد و عداوت اقتدارگرایان از استیضاحهای بیدلیل وزرا در بدو تشکیل دولت اصلاحات آغاز و با حملات غیرمنصفانه و برچسبزدنهای مغرضانه در سالیان متمادین (بخصوص پس از وقایع 88) ادامه پیدا کرد. در میانه این موج تخریب، کودک نوپای زاده دوم خرداد 76، امسال بلوغ خود را جشن گرفت. جوانهی دیروز، پرصلابت و مقتدر به رشد و بالندگی خود ادامه داد و امروز درختی سبز و سروقامت شده است. درختی که هنگامه به ثمر نشستن آن هست. هنگامه آن است که سایه آرامش خود را بر سپهر غبارآلود سیاست ایران بگستراند تا همگان از خنکا و برکت وجود آن بهرهمند گردند، حتی همانانی که روزی بدنبال خشکاندن ریشه هایش بودند.
اصلاحات با سپری کردن 18 سال از عمر پر فراز و نشیب خود به تکامل و انسجامی کم نظیر دست یافته و با عبرت گرفتن از تجربههای تلخ پیشین و تلاش برای عدم جلوگیری از تکرار آن وقایع، به پختگی و کمال رسیده است. سیاستهای هوشمندانه و برنامههای مدون دو سال اخیر به خوبی گواه بر این مدعاست. اتحاد، همدلی و گذشت در انتخابات ریاست جمهوری 92 که بهترین انتخاب را برای کشور به ارمغان آورد، از سرگیری مجدد فعالیت در قالب احزاب اصلاحطلب، عزم راسخ برای حضور پرشور و پرقدرت در انتخابات پیش رو و تلاش برای تکمیل پازل موفقیتهای پیشین از جمله نشانههای این بلوغ است.
اصلاحطلبان به خوبی به این درک رسیدهاند که راه درست اجرا و پیادهسازی سیاستهای مطبوع خود را تنها و تنها میتوانند در پای صندوقهای رای بجویند. به درستی دریافتهاند که عدم حضور در انتخابات، عرصه را برای جولان جماعت تندرو باز میگذارد و قهر با صندوقهای رای موجب این خواهد شد که انتخابی دون شان ملت و نظام از صندوقهای رای بیرون آید. برای اثبات این ادعا کافی است لحظهای به مجلس نهم، نمایندگان این دوره مجلس و اتفاقات رخ داده در طول این 4 سال بنگریم. اصلاحطلبان این روزها به خوبی روحیه گذشت و فداکاری را در میدان بیرحم سیاست به نمایش در آورده اند. آنها با وجود دلخوری و اعتراض از بیمهریهای بی حد و حصر این سالیان اما هرگز مایوس و نومید نخواهند شد و اشتباهات گذشته را ـ که آرزوی جریان اقلیت است ـ دوباره تکرار نخواهند کرد.
حالا اصلاحطلبان با معتدلهای عرصه سیاسی ایران، همچون سال 92 با یکدیگر هم پیمان شدهاند تا با ارجح قرار دادن منافع ملی، تدبیر و عقلانیت را این بار بر بهارستان حاکم کنند و عصاره فضائل ملت را به جایگاه واقعی خویش بازگردانند، همانگونه که در انتخابات پیشین ریاستجمهوری نیز به این مهم دست یافته بودند. پیروزی واقعی در هفتم اسفند ماه پیروزی عقل و منطق بر افراط و تندروی است و پیروز واقعی اصلاحطلبان هستند، حتی اگر اسم نمایندههایشان از صندوقهای رای بیرون نیاید، زیرا آنها پیروزی و موفقیت را در انتخاب سنجیده و معقول میدانند نه در انتخاب افراد و اشخاص.
این عناد و عداوت اقتدارگرایان از استیضاحهای بیدلیل وزرا در بدو تشکیل دولت اصلاحات آغاز و با حملات غیرمنصفانه و برچسبزدنهای مغرضانه در سالیان متمادین (بخصوص پس از وقایع 88) ادامه پیدا کرد. در میانه این موج تخریب، کودک نوپای زاده دوم خرداد 76، امسال بلوغ خود را جشن گرفت. جوانهی دیروز، پرصلابت و مقتدر به رشد و بالندگی خود ادامه داد و امروز درختی سبز و سروقامت شده است. درختی که هنگامه به ثمر نشستن آن هست. هنگامه آن است که سایه آرامش خود را بر سپهر غبارآلود سیاست ایران بگستراند تا همگان از خنکا و برکت وجود آن بهرهمند گردند، حتی همانانی که روزی بدنبال خشکاندن ریشه هایش بودند.
اصلاحات با سپری کردن 18 سال از عمر پر فراز و نشیب خود به تکامل و انسجامی کم نظیر دست یافته و با عبرت گرفتن از تجربههای تلخ پیشین و تلاش برای عدم جلوگیری از تکرار آن وقایع، به پختگی و کمال رسیده است. سیاستهای هوشمندانه و برنامههای مدون دو سال اخیر به خوبی گواه بر این مدعاست. اتحاد، همدلی و گذشت در انتخابات ریاست جمهوری 92 که بهترین انتخاب را برای کشور به ارمغان آورد، از سرگیری مجدد فعالیت در قالب احزاب اصلاحطلب، عزم راسخ برای حضور پرشور و پرقدرت در انتخابات پیش رو و تلاش برای تکمیل پازل موفقیتهای پیشین از جمله نشانههای این بلوغ است.
اصلاحطلبان به خوبی به این درک رسیدهاند که راه درست اجرا و پیادهسازی سیاستهای مطبوع خود را تنها و تنها میتوانند در پای صندوقهای رای بجویند. به درستی دریافتهاند که عدم حضور در انتخابات، عرصه را برای جولان جماعت تندرو باز میگذارد و قهر با صندوقهای رای موجب این خواهد شد که انتخابی دون شان ملت و نظام از صندوقهای رای بیرون آید. برای اثبات این ادعا کافی است لحظهای به مجلس نهم، نمایندگان این دوره مجلس و اتفاقات رخ داده در طول این 4 سال بنگریم. اصلاحطلبان این روزها به خوبی روحیه گذشت و فداکاری را در میدان بیرحم سیاست به نمایش در آورده اند. آنها با وجود دلخوری و اعتراض از بیمهریهای بی حد و حصر این سالیان اما هرگز مایوس و نومید نخواهند شد و اشتباهات گذشته را ـ که آرزوی جریان اقلیت است ـ دوباره تکرار نخواهند کرد.
حالا اصلاحطلبان با معتدلهای عرصه سیاسی ایران، همچون سال 92 با یکدیگر هم پیمان شدهاند تا با ارجح قرار دادن منافع ملی، تدبیر و عقلانیت را این بار بر بهارستان حاکم کنند و عصاره فضائل ملت را به جایگاه واقعی خویش بازگردانند، همانگونه که در انتخابات پیشین ریاستجمهوری نیز به این مهم دست یافته بودند. پیروزی واقعی در هفتم اسفند ماه پیروزی عقل و منطق بر افراط و تندروی است و پیروز واقعی اصلاحطلبان هستند، حتی اگر اسم نمایندههایشان از صندوقهای رای بیرون نیاید، زیرا آنها پیروزی و موفقیت را در انتخاب سنجیده و معقول میدانند نه در انتخاب افراد و اشخاص.