این حق برای همه محفوظ است...
سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ق.ظ
![]() |
بابک خطی *
گروه مقالات: انتخابات و حضور در آن یکی از مسایل جذاب و مهم حداقل سالهای اخیر است، که طبعا در نزدیکی زمان واقعه مورد توجه بیشتری قرار گرفته، گاهی به جدال بین افراد، نحلههای اجتماعی مختلف وگروههای سیاسی یا روشنفکری منجر میگردد. به نظر میرسد منشأ و ماهیت تضارب دو گانه "شرکت-عدم شرکت "مربوط به قسمت هایی از جامعه باشد که از سوی دو طیف ایجاد و با نوعی نسخه پیچی یک طرفه باعث شکل گیری حالتی دو قطبی شده است.
گروه مقالات: انتخابات و حضور در آن یکی از مسایل جذاب و مهم حداقل سالهای اخیر است، که طبعا در نزدیکی زمان واقعه مورد توجه بیشتری قرار گرفته، گاهی به جدال بین افراد، نحلههای اجتماعی مختلف وگروههای سیاسی یا روشنفکری منجر میگردد. به نظر میرسد منشأ و ماهیت تضارب دو گانه "شرکت-عدم شرکت "مربوط به قسمت هایی از جامعه باشد که از سوی دو طیف ایجاد و با نوعی نسخه پیچی یک طرفه باعث شکل گیری حالتی دو قطبی شده است.
گروه اول: کسانی که علی الاصول با صندوق آرا قهر کردهاند و شارع بهبود اوضاع از نظر گاه آنان از کنار دکان صندوق رأی نمیگذرد، شرایط حاکم بر انتخابات و گزینههای ممکن انتخابی، برای مدافعان این اندیشه فرق چندانی ندارد، این گروه با استدلالات شاید دیگر تکراری "چپ، راست، اعتدال گرا، إصلاح طلب، اصولگرا و امثال ذلک توفیری ندارند" و "همه مثل هم هستند" به میدان میآیند و اقامه دلیل مینمایند. جهت روشن شدن موضوع میتوان گفت که صاحبان این نظرگاه حتی در حضور همه طیفهای مورد تایید قانون أساسی کشور به تعداد برابر و کافی، رأی دادن را امری غیر مستحسن میدانند و توصیه نمینمایند و چاره کار نمیدانند.
گروه دوم: افرادی که معتقدند راه بهبود شرایط و پیشرفت آن فقط به صندوق رأی وابسته است و صرفنظر از شرایط و گزینههای قابل انتخاب، نفس رأی دادن را راه حل میدانند، استدلالات آشنای این گروه نیز بر "به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل "و امثالهم تمرکز مییابد برای وضوح عملکرد این گروهها این مثال اغراق آمیز روشنگر خواهد بود که حتی اگر فقط دو حق انتخاب از طرز فکری که کاملا نقطه مقابل آن هاست وجود داشته باشد، معتقدند میبایست به یکی از آنها که زاویه کمتری با تفکر آنان دارد رأی داد.
به نظر میرسد تعامل و یا تضارب این دو گروه هر چند فی نفسه مبارک و موجب ایجاد جریانی پویا میگردد، در بسیاری موارد و در شکل زیاده روی، موجب ایجاد چالشی آزار دهنده و آن گاه که به هتاکی و نسبت پراکنی منجر شود، شکلی بغایت ناخوشایند مییابد اما گروه دیگری از مردم معمولا فارغ از این استدلالات وارد صحنه میشوند. این گروه که شاید بسیاری از ساکنین و أهالی این مرز پر گهر را شامل گردند گروه سوم هستند.
آنان گرچه در کنه وجودشان ممکن است احساس قرابت با اندیشهها و گروههای سیاسی مطرح جامعه داشته باشند اما خود را وامدار و مصر در رأی دادن حزبی نمیبینند، سپهر سیاسی را در روزنامهها و سایتها و شبکههای اجتماعی بیصدا و در سکوت و دقت پیگیری میکنند، خیلی اهل نظر دادن مکتوب نیستند و رسانه خاصی هم ندارند، اما به همه ارکان انتخابات بیش از آنکه به نظر بیاید نظارت میکنند. خواستههای آنان در بهبودی معیشت و رونق کسب و کار در کنار انتظار گشایش فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرچه بسته به طیف و جریان فکری ذهن آنان قهرا متفاوت است اما خاکستری و نه سیاه و سفید و گاهی حتی همسنگ است.
به همه جریانها سیاسی و مجریان و ناظران چنان با دقت و به سبب ادب ایرانی نهاده شده در وجودشان با احترام گوش و نگاه میکنند که همه فکر میکنند که دلشان چه آسان به دست آمدنی است. . . اما بسیار بافراستتر و سختپسندتر از آنچه به نظر میآید هستند. تصمیم آنان در جو انتخابات به تدریج منعقد میشود. به خاطر همین است که گاهی مشارکت حدود پنجاه و گاهی بالای هفتاد درصدی در همین انتخابات مجلس ثبت کرده اند (در مقایسه همه انتخاباتهای برگزار شده مختلف بازههای با فاصله بیشتر هم وجود دارد) والا میزان مشارکت در انتخابات مختلف علی الاصول نمیبایست اختلاف بازهای به این مقدار میداشتند.
آنها آن قدر عاقل هستند و خود را انتخابگر میدانند که طبعا از فضایی که اجازه و حق انتخاب بیشتری دارند و به آنان اعتماد بیشتری میگردد استقبال بیشتری خواهند نمود، اخذ تصمیم اکثریت مردم بسیار تدریجی و بطئی است وعهد اخوتی با ناظران و مجریان و انتخاب شوندگان نبستهاند (جا افتادنهای قابل ذکر بسیاری از جریانهای سیاسی از مردم طَی سالهای اخیر مؤید این مطلب است)، آنها خواستها و آینده خود و فرزندانشان را در این انتخاب میبینند و ارزش و آثار رأی خود را به نیکی میدانند.
با وجود چنین انتخابگران دقیق و در حال نگریستن مداوم وهوشیار به عرصه انتخابات مسولیت مجریان و ناظران بسیار سنگین و مهم مینماید؛ چون نظرو تصمیم مردم به درجات زیادی منوط به نوع ترسیم آنان از بستر انتخابات و زیر ساختهای آن است. از سوی دیگر شایسته است که جریانهای نماینده هر کدام از این گروههای معرفی شده در این متن خصوصا موارد اول و دوم از موضع دانای کل و دستوری با سایرین برخورد ننماید و بدانند که این حق برای همه محفوظ است. . .
* پزشک