آزارهای گفتاری خیابانی در کشور ما ۵ برابر کشورهای اروپایی است //اکثر زنان مزاحمت های خیابانی را تجربه کرده اند!
انتخاب خبر: «مدادرنگی»، «پرتقال»، «خانم! اینجا رو هم جارو میکنی»، «رنگ قحطه» و... اینها تنها بخش کوچکی از متلکهایی است که در طی چند ساعت به یک دختر جوان با پوشیدن شال ، مانتو یا کفش نارنجیرنگ پیادهروی در خیابان حواله میشود؛ البته این تنها به دلیل انتخاب یک رنگ یا پوشش خاص نیست، حتی اگر دخترخانمیلباس رسمیو اداری هم به تن داشته باشد بیهیچ آرایش و نکته خاصی باز مورد آماج متلکها و مزاحمتهای کلامیو چشمیاز سوی برخی مردان جامعه قرار میگیرد؛ تا جایی که به گفته یک جرمشناس علاوه بر اینکه حدود80 درصد زنان، مزاحمت های خیابانی را تجربه کرده اند، یک الی بیست مزاحمت خیابانی درهر بار تردد برای دختران و زنان در جامعه اتفاق میافتد. متلک پرانی در ایران را شاید بتوان رایج ترین و دم دستی ترین شکل مزاحمت به حساب آورد.البته این معضل تنها مختص ایران نیست و تقریبا امری عادی و طبیعی در جوامع قلمداد میشود اما آنچه این امر را در جامعه ما به یک معضل تبدیل کرده شدت و حدتش است تا جایی که از شکل یک امر عادی به یک حالت مرضی و آسیبگونه تبدیل شده است. چنانکه به گفته مجید ابهری، آسیبشناس « آزارهای گفتاری خیابانی در کشور ما ۵ برابر کشورهای اروپایی است، هرچند در کشورهای اروپایی آزارهای عملی ۱۵ برابر کشور ماست.» نکتهای که این روزها درباره این معضل که نماد بارز تجاوز به حقوق شهروندی است بسیار جلبتوجه میکند اظهارات کارشناسان و برخی مسئولان درباره افزایش آمار این معضل در جامعه است از جمله آماری که آبانماه از سوی قوه قضائیه اعلام شد مبنی بر افزایش 98درصدی آمار مزاحمت خیابانی! هرچند این درصد از سوی سخنگوی ناجا تایید نشد اما نکته مهم متفقالقول بودن همه مسئولان مربوطه و کارشناسان درباره افزایش آمار این آسیب اجتماعی است.حال سوالی که از این رهگذر به ذهن متبادر میشود این است که دلایل افزایش آسیب مزاحمت خیابانی شامل متلکپرانی، مزاحمت چشمیو... در جامعه ما چیست؛ سوالاتی که دو جامعه شناس در گفتگو با آفتاب یزد به آن پاسخ میدهند.
متلکپرانی در دنیا عادی، در ایران بیمارگونه
مصطفی آب روشن جامعهشناس درباره معضل متلکپرانی و مزاحمتهای خیابانی به آفتاب یزد میگوید:مزاحمت های خیابانی یکی از مصادیق کجروی اجتماعی است و عموما شامل رفتاری است که امنیت و آرامش یک زن را در معابر عمومیو ملاءعام سلب میکند. متلکپرانی پیامد گمنامیدر شهرهاست در همه جای دنیا بهعنوان مسئلهای فردی یا اجتماعی، موضوع مباحث آسیب شناسانه است. این عضو انجمن جامعه شناسی ایران با بیان اینکه مزاحمت های خیابانی به عنوان یکی از مهمترین معضلات جهانی است که زنان به عنوان قربانیان این دست مزاحمت ها در سراسر جهان آن را تجربه میکنند، خاطرنشان میکند: پژوهش های بهعمل آمده در کشورهای مختلف نشان میدهد که بین 80 تا 100 درصد زنان، مزاحمت های خیابانی از سوی مردان را تجربه کرده اند. متلک پرانی یک رفتار کلامیتحمیلی ناشی از قدرت واقعی یا تصوری در مناسبات اجتماعی است و اغلب، مردان هستند که اقدام به متلک پرانی میکنند، زیرا در موقعیت فرادست قرار دارند یا چنین تصور میکنند یا زنی که مخاطب خشونت های کلامیقرار میگیرد چنین تصوری دارد البته اگر زنان هم در موقعیت برتر قرار بگیرند ممکن است مبادرت به متلک گویی کنند. عضو انجمن جرم شناسی ایران با بیان اینکه بحث ما بر سر میزان و شدت آسیب هایی است که اینگونه مزاحمت ها میتواند به زنان جامعه تحمیل کند،میگوید: وقوع میزانی از این جرایم که حساسیت های اجتماعی را در پی نداشته باشد به عنوان نرم و عادی محسوب میشود و نظام اجتماعی در برخورد با آن از نرمش و میزانی از انعطاف پذیری برخوردار است اما در کشور ما این معضل به علت فراوانی و کثرت وقوع به شکل بیمارگونه و مرضی درآمده و وجدان جمعی را به شدت آزرده کرده است. از آنجایی که در جامعه ما به جای مبارزه با ریشه ها و فرایند مجرمانه ،معلول ستیزی میکنیم
علی رغم جرم انگاری مزاحمت های خیابانی اما همچنان با این مسئله اجتماعی مواجهیم.
ریشه اکثر مزاحمت های خیابانی عقده است
آب روشن خاطرنشان میکند: به عبارتی ما دائما قربانیان و آسیب های اجتماعی را به عنوان علتالعلل نابسامانی معرفی میکنیم و با مبارزه علیه معلول و نه علت، متاسفانه در دور باطلی گرفتار شده ایم و مشاهده میکنیم که مسئله بر جای خودش باقی است زیرا ریشه اکثر مزاحمت های خیابانی عقده های جنسی است. جوانی که به نیازهایش پاسخ مناسب داده نشده و به علت فقدان شرایط اجتماعی و اقتصادی، بسترهای ازدواج نیز برایش مهیا نباشد بدیهی است که پاسخ به این نیاز را در خیابان جستجو میکند. این جامعهشناس میافزاید: در واقع متلک پرانی بیشتر نوعی زمینه سنجی برای یا تخلیه کلامیتمایلات جنسی محسوب میشود. وقتی در جامعه ای مسیر رابطه کلامیو متعارف با انگ اجتماعی روبهرو میشود، نیاز به این رابطه در قالب های دیگر از جمله رفتارهای آزاردهنده ای همچون متلک پرانی متبلور میشود و این وضعیت که در فقدان یک نهاد اجتماعی کاربرد دارد ، نا کارآمدی اجتماعی را در زمینه ارتباط صحیح میان زن و مرد به دوش میکشد.
مزاحمت های خیابانی پیامد بدحجابی زنان در جامعه است؟
عضو انجمن جامعه شناسی ایران تاکید میکند: اگر خلاءهای جنسی در مسیر درست پاسخ داده نشود شاهد افزایش خشونت و تجاوزهای جنسی در جامعه خواهیم بود.عده ای بر این باورند که مزاحمت های خیابانی پیامد بد حجابی زنان در جامعه است ولی در پاسخ باید گفت شاید بد حجابی انگیزه های جنسی در مردان را کمیتشدید کند اما رابطه معناداری بین بد حجابی و ایجاد خلاء های جنسی که از نیازهای واقعی و اصلی بشری است وجود ندارد. وی در ادامه اظهار میکند: در سالهای اخیر به علت تحصیل دختران در دانشگاه و مراکز آموزش عالی و افزایش آمار اشتغال زنان نسبت به گذشته و به طور کلی حضور گسترده زنان در سطح جامعه ما شاهد افزایش مزاحمت های بیشتری هستیم. فقر فرهنگی و نگاه ابزاری و جنسیتی به زنان جامعه از مواردی است که به این وضعیت دامن میزند. وی با بیان اینکه به جز متغیر جنسیت، عوامل مختلفی از جمله قومیت و ثروت سلسله مراتب قدرت در هر جامعهای نقش دارد، میگوید: به طور مثال کارگرانی که سوار خودرو وانت به زنان در خیابان متلک میپرانند فقط از وجه برتر مردانه شان استفاده میکنند و موقعی که همان کارگر میخواهد از یک خانمیکه از جهت اجتماعی بالاتر از اوست ماهیانه دریافت کند از شیوه کلامیفرو دستانه ای استفاده میکند زیرا نیاز مالی او را در موقعیت پایین تری قرار میدهد و بدینگونه فرادستی او در خیابان رنگ میبازد.
واکنش دختران در استمرار متلک پرانی نقش دارد
عضو انجمن جرم شناسی ایران ادامه میدهد: برای عده ای از افراد متلک پرانی در حکم مناسک گذار است در واقع این مفهوم آداب و رسومیرا شامل میشود که در دوران حساس زندگی همچون بلوغ ، فرد را به مرحله دیگری از زندگی اجتماعی که تمایل به عضویت در آن دارد، ارتقا میدهد همانگونه که یک نوجوان اسکیمو به تنهایی به شکار خرس میرود و موفقیت در این کار به عنوان مهر قبولیِ عضویتش در گروه بزرگسالان اجتماع اسکیمو تلقی میشود، متلک پرانی در پسران نیز کارکردی اینگونه دارد.
آبروشن تاکید میکند: در برخی از جوانان این الگوی رفتاری به عنوان تنها ابزار آشنایی با دختران تلقی میشود که معمولا با ناراحتی و دعوا شروع میشود اما در ادامه ممکن است این ارتباط به اشکال دیگری ادامه پیدا کند.دقیقا از همین روست که امروز شاهد کاهش سن مزاحمان خیابانی هستیم و به عبارتی امروز برخی نوجوانان دبیرستانی و حتی کمسن و سالتر هم به جرگه متلک پرانان وارد شدهاند! آبروشن تاکید میکند: در واقع این الگوی رفتاری اگر با پذیرش دختران نیز همراه باشد نوعی پیروزی برای پسران تلقی شده و جوان پایگاه بالاتری را در گروه دوستان کسب می کند.در واقع نوع واکنش دختران در بازتولید و استمرار پدیده متلک پرانی نقش دارد.وی در ادامه بیان میکند: در برخی مواقع، خشونت های خیابانی پیامد یک انتقام شخصی است که گاهی از طرف یک فرد بروز میکند تا مخاطب را در بین جمع بی آبرو کند یا گاهی این الگوی رفتاری در حکم انتقام کلی از یک گروه اجتماعی را دارد مثل متلک هایی که مردان نثار رانندگان زن میکنند.
یک الی بیست مزاحمت خیابانی درهر بار تردد!
عضو انجمن جامعه شناسی ایران در پاسخ به اینکه آیا این معضل افزایش یافته، میگوید: به طور کلی هیچ آمار رسمی دقیقی از حجم و تعداد مزاحمت هایی که زنان در خیابان ها با آن مواجه می شوند وجود ندارد، اما نبود این آمار دلیلی بر کتمان این واقعیت نیست، زیرا متاسفانه زنان جامعه ما با این معضل اجتماعی به عنوان واقعیتی تلخ روبهرو بوده و سازگار شده اند و با توجه به پژوهش های بهعمل آمده هر زنی با هر تردد در خیابان بهطور متوسط یک الی بیست بار مزاحمت های کلامی، فیزیکی و چشمی را تجربه میکند لذا خانم ها به علت اینکه هیچ گونه فرهنگ سازی گسترده ای در زمینه کاهش بار مزاحمت های خیابانی بهعمل نیامده و از سوی دیگر شکایت از مزاحمان خیابانی غیر ممکن و به نوعی انگ اجتماعی را نیز برای زنان به همراه دارد ترجیح میدهند با این تحقیر اجتماعی و نقض حقوق شهروندی کنار بیایند.
افزایش برخورد با مزاحمان خیابانی، نه افزایش مزاحمتهای خیابانی
نادر صادقیان، جامعهشناس نیز در واکنش به آمارهایی که در زمینه افزایش معضل متلک پرانی در جامعه ارائه میشود، به آفتاب یزد میگوید: اینکه مسئولی از 98 درصد افزایش گفته در ابتدا باید مشخص شود این درصد با چه روش تحقیقی محاسبه شده است. به دست آوردن این آمار اصلا کار راحتی نیست.مگر اینکه این آمار بنا بر پروندههای قوه قضائیه به دست آمده باشد که باید گفته شود میزان یا آمار پروندههای مربوط به متلک پرانی یا مزاحمت خیابانی 98 درصد افزایش یافته است. وی با تاکید بر اینکه بحث مهم این است که این معضل تنها مختص سالهای اخیر نیست، میگوید: معضل مزاحمت خیابانی بازه زمانی خاصی ندارد و از گذشته وجود داشته اما شاید علت اینکه امروز گفته میشود آمارش افزایش یافته به دلیل افزایش برخورد با متلک پرانان و مزاحمان خیابانی باشد. صادقیان میافزاید: به عبارت دیگر تصور افزایش مزاحمت خیابانی به دلیل این است که پلیس به این موضوع ورود کرده و با مجرمانش برخورد میکند.در غیر این صورت، در گذشته هم این مشکل بوده و آمارش هم بالا بوده است. اما امروز موج برخورد با این جرم افزایش یافته است و این یعنی افزایش برخورد با مزاحمان خیابانی نه افزایش چشمگیر مزاحمتهای خیابانی. این جامعهشناس در پاسخ به اینکه آیا همیشگی بودن معضل متلک پرانی مختص جامعه ماست یا امری طبیعی در همه جوامع اظهار میکند: این مسئله در همه جوامع وجود دارد اما شدت و ضعف آن قابل توجه است و از این لحاظ هم تفاوت میان کشور ما و سایر جوامع کاملا محسوس است. وی در بیان علل این موضوع هم به مسائل تربیتی اشاره میکند و میگوید: در ابتدا باید بگویم در جوامعی که رابطه بین دو جنس بدون حساب و کتاب منع و محدودیت منطقی باشد، این معضل رشد میکند. البته من از اعمال محدودیت بیحساب و کتاب هم دفاع نمیکنم اما وقتی بخش وسیعی از جامعه تربیت دینی و اخلاقی لازم را به ویژه در سنین جوانی و نوجوانی فرا نگرفته باشد، از سوی دیگر در دورهای منع و محدودیت غیرمنطقی اعمال شده و در دورهای محدودیتها بیقید و شرط داده شده، معضل مزاحمتهای کلامی و خیابانی هم افزایش مییابد.صادقیان این معضل را آسیب اخلاقی و ریشهاش را کمبود و عقدههای روانی میداند و در این باره میگوید: متاسفانه بسیاری از جوانان ما در فرآیند جامعه پذیری، تربیت و اخلاقی ندیدهاند، الگوهای درستی در زندگی نداشتهاند، نظام ارزشی خانوادهها متزلزل و پرآسیب بوده، همه این مسائل روی هم انباشته شده و بعد از ورود فرد به سن بلوغ به اشکال آسیبهای مختلف بروز میکند که یکی از این اشکال متلک پرانی و مزاحمت خیابانی است.
امکان ارتباطات مشروع به شدت در جامعه کاهش یافته
این جامعهشناس تاکید میکند: این معضل تا حدی در جامعه ما افزایش یافته که حتی شاهد کاهش سن متلک پرانی در جامعه هستیم هر چند بدون تحقیق میدانی و پژوهش نمیتوان با قطعیت میزان یا سن افراد را برآورد کرد. اما مشاهدات اینگونه نشان میدهد. وی همچنین بیان میکند: از سوی دیگر چون در جامعه امکان ارتباط مشروع مثل ازدواج به شدت کاهش یافته و باعث شده عملا امکان برقراری روابط نرمال و اخلاقی روز به روز کاهش یابد، ما شاهد افزایش این آمار هستیم. درست به همین دلیل هم هست که برخوردهای پلیسی اصلا در حل این معضل راهگشا نیست و تنها از طریق تربیت و برنامهریزیهای بلندمدت فرهنگی میتوان آن را حل کرد. البته موضوع بیکاری، معیشت و ... را هم نباید نادیده بگیریم زیرا هرچه آمار مشکلات معیشتی و اقتصادی کاهش یابد آمار آسیبها نیز نزولی میشود.
منبع: روزنامه آفتاب یزد